- تحقيق درباره زندگينامه امام حسن مجتبي (عليه السلام)
فهرست مطالب
چكيده
مقدمه
القاب امام
كمالات انسانى
سرشت و طينت امام
بيعت مردم با حسن بن على (ع )
همسران و فرزندان امام حسن (ع )
منابعچكيده
ذكر امام حسن عليه السلام در قرآن : قرآن مجيد مشتمل است بر يادكردي از شخصيتها، از خوبان يا از بدان، ليكن اين يادكرد گاهي همراه با ذكر نام است(همانند آنچه درباره موسي و فرعون ذكر شده است) و گاه فقط با توصيف، و بدون ذكر نام.( همانند آنچه درباره امام علي عليهالسلام نازل شده است.) درباره امام حسن عليه السلام نيز آياتي به صورت توصيف و بدون ذكر نام نازل شده است؛ همانند آيه تطهير ، آيه ذوي القربي و آيه اولي الامر.
رابطه امام حسن عليه السلام و رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم : امام حسن عليه السلام بيشتر از هفت سال با رسول خدا زندگي نكرد، ولي در همين مدت به شدت مورد عنايت آن حضرت بود و استفادههاي علمي و تربيتي فراواني برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسيار فراوان بوده و آن حضرت، گاهي نوهاش را در كارهاي بزرگي همانند بيعت رضوان و مباهله با نصاراي نجران هم شركت ميداده است. رسول خدا دربارهي او تعريف و تمجيدهاي فراواني نموده است كه امام بعدها به مناسبتهاي مختلف، از آنها براي معرفي شخصيت الهي خويش سود جست.مقدمه
امام حسن (ع ) در شب نيمه ماه رمضان سال سوّم هجرت در مدينه تولد يافت . وى نخستين پسرى بود كه خداوند متعال به خانواده على و فاطمه عنايت كرد. رسول اكرم (ص ) بلافاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت . سپس براى او گوسفندى قربانى كرد، سرش را تراشيد و هموزن موى سرش – كه يك درم و چيزى افزون بود – نقره به مستمندان داد. پيامبر (ص ) دستور داد تا سرش را عطرآگين كنند و از آن هنگام آيين عقيقه و صدقه دادن به هموزن موى سر نوزاد سنت شد. اين نوزاد را حسن نام داد و اين نام در جاهليت سابقه نداشت . كنيه او را ابومحمّد نهاد و اين تنها كنيه اوست .القاب امام
لقب هاى او: سبط، سيد، زكى ، مجتبى است كه از همه معروفتر (مجتبى ) مى باشد.
پيامبر اكرم (ص ) به حسن و برادرش حسين علاقه خاصى داشت و بارها مى فرمود كه حسن و حسين فرزندان منند و به پاس همين سخن على به ساير فرزندان خود مى فرمود: شما فرزندان من هستيد و حسن و حسين فرزندان پيغمبر خدايند.
امام حسن هفت سال و خرده اى زمان جد بزرگوارش را درك نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پيامبر (ص ) كه با شهادت حضرت فاطمه دو ماه يا سه ماه بيشتر فاصله نداشت ، تحت تربيت پدر بزرگوار خود قرار گرفت .
امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصيت آن حضرت ، به امامت رسيد و مقام خلافت ظاهرى را نيز اشغال كرد، و نزديك به شش ماه به اداره امور مسلمين پرداخت . در اين مدت ، معاويه كه دشمن سرسخت على (ع ) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خونخواهى عثمان و در آخر آشكارا به طلب خلافت ) جنگيده بود؛ به عراق كه مقر خلافت امام حسن (ع ) بود لشكر كشيد و جنگ آغاز كرد. ما در اين باره كمى بعدتر سخن خواهيم گفت .
امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پيكر و بزرگوارى به رسول اكرم (ص ) بسيار مانند بود. وصف كنندگان آن حضرت او را چنين توصيف كرده اند:(داراى رخسارى سفيد آميخته به اندكى سرخى ، چشمانى سياه ، گونه اى هموار، محاسنى انبوه ، گيسوانى مجعد و پر، گردنى سيمگون ، اندامى متناسب ، شانه ايى عريض ، استخوانى درشت ، ميانى باريك ، قدى ميانه ، نه چندان بلند و نه چندان كوتاه . سيمايى نمكين و چهره اى در شمار زيباترين و جذاب ترين چهره ها).ابن سعد گفته است كه (حسن و حسين به رنگ سياه ، خضاب مى كردند).
كمالات انسانى
امام حسن (ع ) در كمالات انسانى يادگار پدر و نمونه كامل جدّ بزرگوار خود بود. تا پيغمبر (ص ) زنده بود، او و برادرش حسين در كنار آن حضرت جاى داشتند، گاهى آنان را بر دوش خود سوار مى كرد و مى بوسيد و مى بوييد.
از پيغمبر اكرم (ص ) روايت كرده اند كه درباره امام حسن و امام حسين (ع ) مى فرمود: اين دو فرزند من ، امام هستند خواه برخيزند و خواه بنشينند (كنايه از اين كه در هر حال امام و پيشوايند).
امام حسن (ع ) بيست و پنج بار حج كرد، پياده ، در حالى كه اسبهاى نجيب را با او يدك مى كشيدند. هرگاه از مرگ ياد مى كرد مى گريست و هرگاه از قبر ياد مى كرد مى گريست ، هرگاه به ياد ايستادن به پاى حساب مى افتاد آن چنان نعره مى زد كه بيهوش مى شد و چون به ياد بهشت و دوزخ مى افتاد؛ همچون مار گزيده به خود مى پيچيد. از خدا طلب بهشت مى كرد و به او از آتش جهنم پناه مى برد. چون وضو مى ساخت و به نماز مى ايستاد بدنش به لرزه مى افتاد و رنگش زرد مى شد. سه نوبت دارائيش را با خدا تقسيم كرد و دو نوبت از تمام مال خود براى خدا گذشت . گفته اند: (امام حسن (ع ) در زمان خودش عابدترين و بى اعتناترين مردم به زيور دنيا بود).
سرشت و طينت امام
در سرشت و طينت امام حسن (ع ) برترين نشانه هاى انسانيت وجود داشت . هر كه او را مى ديد به ديده اش بزرگ مى آمد و هر كه با او آميزش داشت ، بدو محبت مى ورزيد و هر دوست يا دشمنى كه سخن يا خطبه او را مى شنيد، به آسانى درنگ مى كرد تا او سخن خود را تمام كند و خطبه اش را به پايان برد. محمّد بن اسحاق گفت :
(پس از رسول خدا (ص ) هيچكس از حيث آبرو و بلندى قدر به حسن بن على نرسيد. بر در خانه اش فرش مى گستردند و چون از خانه بيرون مى آمد و آنجا مى نشست راه بسته مى شد و به احترام او كسى از برابرش عبور نمى كرد و او چون مى فهميد؛ بر مى خاست و به خانه مى رفت و آن گاه مردم رفت و آمد مى كردند). در راه مكه از مركبش فرود آمد و پياده به راه رفتن ادامه داد. در كاروان همه از او پيروى كردند حتى سعد بن ابى وقاص پياده شد و در كنار آن حضرت راه افتاد.
ابن عباس كه از امام حسن (ع ) مسن تر بود، ركاب اسبشان را مى گرفت و بدين كار افتخار مى كرد و مى گفت : اينها پسران رسول خدايند.
یکشنبه ۱۹ آذر ۹۶ ۲۲:۲۵ ۳۴ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است