پنجشنبه ۰۱ آذر ۰۳

مباني نظري و پيشينه ايمان مذهبي و سلامت روان

۳۳ بازديد

مباني نظري و پيشينه ايمان مذهبي و سلامت روان

 

 

  • مباني نظري و پيشينه ايمان مذهبي و سلامت روان
    مباني نظري و پيشينه ايمان مذهبي و سلامت رواندسته: روانشناسي و علوم تربيتي
    بازديد: 6 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 74 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 38

    مباني نظري و پيشينه ايمان مذهبي و سلامت روان

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    ايمان مذهبي و سلامت روان

    2-3-1. تعريف ايمان

    ايمان در لغت به معناي تصديق و در اصطلاح ديني به معناي تصديق و تسليم به خدا و پذيرش حقانيت پيامبران الهي و كتب و فرمان‌هايي است كه خداوند براي هدايت و تربيت انسان‌ها فرستاده است. در گفتاري از اميرالمؤمنين (ع) ايمان شناختن به دل و اقرار به زبان و عمل و بردن فرمان با اندام­ها و جوارح معرفي شده است (بدخشاني، 1388).

    برخي نويسندگان (مثلاً، آذربايجاني، 1387، ص. 131) معتقدند كه ايمان يكي از ويژگي‌هاي تأثيرگذار شخصيت است و از لحاظ سلسله مراتبي در بالاترين سطح و به‌عنوان عامل مرتبه‌ي سوم قلمداد مي‌شود. به اعتقاد اين نويسندگان ايمان مذهبي تأثيري گسترده بر ابعاد عاطفي، اخلاقي و اجتماعي زندگي انسان مي‌گذارد و همه ابعاد اين تأثيرات را نمي‌توان با ابزارهاي مادي­ گرايانه اندازه‌گيري كرد.

    برخي از محققان مانند فولر (1981) ايمان را مفهومي انسجام دهنده قلمداد مي‌كنند كه نياز به دين ندارد. در اين ديدگاه، ايمان به‌عنوان عاملي براي انسجام بخشيدن به نيروهاي متعدد و روابطي كه زندگي مردم را تشكيل مي‌دهد تعريف مي‌شود كه انسان‌ها را به سمت زندگي و زيستن سوق مي‌دهد. در اين ديدگاه، ايمان اساسي‌ترين مقوله در تلاش انسان براي ارتباط با تعالي (وجود بالا و فراتر از حدود تجربه ماده) قلمداد شده است (وارن، 2006، به نقل از گودرزي).

    2-3-2. ديدگاه‌هاي مربوط به ايمان و معنويت

    بهرام دشتكي (1389) در مقاله‌اي به بهترين نحو ديدگاه‌هاي پيرامون مذهب و معنويت را گرد آورده است. به گفته‌ي وي، نگاهي اجمالي به بازخورد روان­ شناسان برجسته نشان مي‌دهد كه دست‌كم در حد نظام‌هاي بزرگ روان‌شناختي، روان ­شناسان ديدگاهي بدبينانه به مذهب ارائه كرده‌اند. شايد اين برداشت از دين، به فلسفه‌هاي غالب در آن زمان، حركت افراطي علوم به‌سوي عيني‌نگري و نيز كنشگري‌هاي مذهب در آن زمان بازگردد. درمانگران داراي جهت‌گيري روان تحليلگري، گرايش‌هاي مذهبي را نشانه‌هاي انحراف از سلامت مي‌دانستند و تحت تأثير فرويد، معتقد بودند كه پيوند با خداوند، ادامه‌ي وابستگي دوران كودكي است. بر اساس اين نظريه، اعمال مذهبي، تكرار رفتارهاي روان ­آزرده ­وار كودكي درباره‌ي والدين است. فرويد مي‌گويد كه تا زماني كه دنيا تهديدآميز و پيش‌بيني‌نشده باشد، انسان در پي پدري متعالي است تا احساس محافظت و احساس ايمني را در خود به وجود آورد (جنيا 1995، به نقل از جان بزرگي).

    مقياس جهت‌گيري مذهبي آلپورت، مبناي منطقي فراهم كرده است كه بر طبق آن، مذهب بهتر درك مي‌شود (داناهو، 1985). وي مذهب را به دو صورت دروني و بروني مي‌داند و معتقد است كه مذهب دروني ساختار معنا دهنده دارد، برحسب اين­ كه تمام زندگي درك شده است. هم چنين، آلپورت دريافت كه مذهب دروني، با انعطاف‌پذيري، تساهل، پختگي، يكپارچگي و وحدت در ارتباط است و مذهب بيروني، مذهب آسودگي، قراردادهاي اجتماعي و فردي مي‌باشد و در ارتباط با طبقه‌بندي‌ها، تبعيض، استثناسازي، ناپختگي، وابستگي، ديدگاه فايده گرا و تدافعي است (ديلي، 1997).

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه ايمان مذهبي و سلامت روان

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.