مباني نظري مديريت دانش، معناسازي و دانش آفريني، شيوه هاي (مؤلفه هاي) مديريت دانش
براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد
- مباني نظري مديريت دانش، معناسازي و دانش آفريني، شيوه هاي (مؤلفه هاي) مديريت دانش
مباني نظري مديريت دانش، معناسازي و دانش آفريني، شيوه هاي (مؤلفه هاي) مديريت دانش
دسته: علوم انساني
بازديد: 2 بار
فرمت فايل: docx
حجم فايل: 172 كيلوبايت
تعداد صفحات فايل: 38
مباني نظري مديريت دانش، معناسازي و دانش آفريني، شيوه هاي (مؤلفه هاي) مديريت دانش
توضيحات: فصل دوم مقاله كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري
2-1 مقدمه 12
2-2 تعاريف و مباني نظري 13
2-2-1 سير تحول مديريت دانش 13
2-2-2 مفاهيم پايه در مديريت دانش 14
2-2-3 مفهوم داده 14
2-2-4 مفهوم اطلاعات 14
2-2-5 مفهوم دانش 15
2-2-6 انواع دانش 16
2-3 معناسازي و دانش آفريني 17
2-4 مفهوم مديريت دانش 20
2-5 عوامل مؤثر در مديريت دانش 22
2-5-1 نقش فناوري اطلاعات در مديريت دانش 22
2-5-2 نقش فرهنگ سازماني در مديريت دانش 23
2-5-3 نقش مديريت در مديريت دانش 24
2-6 شيوه¬هاي (مؤلفه¬هاي) مديريت دانش 24
2-7 ابعاد مديريت دانش 27
2-7-1 مديريت دانش سازماني 27
2-7-2 مديريت دانش شخصي 28
2-8 جايگاه و ضرورت به كارگيري مديريت دانش در مؤسسات آموزش عالي 30
2-9 پيامدهاي اقتصادي، فني و اجتماعي مديريت دانش در آموزش عالي 33
2- 10 نقش مديريت دانش در برنامه¬ريزي درسي و فعاليت¬هاي آموزشي اعضاي هيأت علمي 35
2- 11 مرور پيشينه پژوهش 40
2- 12 نتيجه¬گيري 432-1 مقدمه
امروزه بهره¬وري بهينه دانش، دغدغه سازمان¬هاي قرن بيست و يكم است و اهميت آن از اواسط دهه ١٩٩٠، در بسياري از كنفرانس¬هاي بين المللي مطرح شده است. در حال حاضر، اطلاعات و دانش به عنوان قدرت و سلاح استراتژيك تلقي مي¬شوند، سرمايه به حساب مي¬آيند و در مديريت مدرن به عنوان منابعي پذيرفته شده¬اند كه مستعد مطالعه و پژوهش با استفاده از تكنيك¬هايي كه براي ساير حوزه¬هاي كوشش انساني ايجاد شده و به كار برده مي¬شوند، هستند. دانش، به عنوان نيرويي قدرتمند، براي سازمان-هاي بخش خصوصي و دولتي در دستيابي به سود رقابتي و مقايسه¬اي، عامل حياتي به شمار مي¬رود، اما اكثر مؤسسات و شركت¬هاي عصر اطلاعات، مديريت اطلاعات و مديريت دانش را به صورت تشريفاتي و روتين انجام مي¬دهند. اگر¬چه تشخيص تفاوت ميان داده¬ها، اطلاعات، دانش و عقل براي اين مؤسسات، ضروري است اما تغيير شكل داده¬ها و اطلاعات و تبديل آن¬ها به دانش و سپس مديريت اين دانش به نفع يك مؤسسه، اقدامي فعالانه است و مديران براي اين عمل بايد مؤثر و مبتكر باشند (مختار، 2004). بنابراين با توجه به تغييرات سريع و دائمي در جهان كنوني، ضروري است كه سازمان¬ها بازگشت تمامي سرمايه¬هاي خود را به بيش¬ترين حد ممكن برسانند. يكي از سرمايه¬هايي كه كم¬ترين بهره¬برداري را داشته است، دانشي است كه در اختيار افراد آن سازمان است. دانش به طور سنتي، يا در اذهان متخصصان (به شكل دانش ضمني) و يا به شكل گزارش، ارائه مطالب، ويدئوها و اسناد (به شكل دانش صريح) ذخيره مي¬شود. ذخيره¬سازي دانش شخصي به شكل سند و گزارش دشوار است و در صورتي كه به عنوان دانش ضمني در اذهان متخصصان وجود داشته باشد، بازيابي و دسترسي به آن مشكل است. مديريت دانش، توانايي استفاده از دانش قبلي را براي شناخت ارزش اطلاعات جديد، تلفيق و يكپارچه¬سازي آن و به كاربردن آن براي توليد دانش و قابليت¬هاي جديد ترسيم مي¬كند (ميتال، 2008).
از طرفي ديگر، مؤسسات دانشگاهي به عنوان مراكز توليد و اشاعه دانش بيش از هر سازمان ديگري نيازمند اجراي مديريت دانش هستند. با اين¬كه دانشگاه¬ها خود مخازن دانش هستند، تاكنون به سرمايه¬هاي فكري و منابع علمي توليد شده به ¬وسيله جامعه دانشگاهي توجه كافي مبذول نشده است به طوري كه تا به امروز هيچ¬گونه كنترلي بر دانش غير مكتوب، دانش موجود در اذهان، صورت نگرفته و اطلاعات مدون توليد شده در داخل نيز به ندرت به گونه¬اي مجتمع و يكپارچه جمع¬آوري و در چارچوبي نظام¬مند مديريت شده است. اين ضعف مديريتي سبب شده كه بسياري از سرمايه¬هاي ارزشمند موجود براي هميشه ناشناخته و دور از دسترس و بسياري از خلاء¬هاي موجود هم¬چنان به قوت خود باقي بمانند. از سوي ديگر عدم توجه به اطلاعات توليد شده در داخل و فقدان يك رويكرد تجاري، دانشگاه¬ها را به لحاظ مادي نيز متضرر نموده و سبب شده است كه بسياري از اين اطلاعات توسط ناشران خصوصي منتشر و در قالب منابع اطلاعاتي دوباره به خود دانشگاه¬ها فروخته شود (حاضري و صراف¬زاده، 1385).2-2 تعاريف و مباني نظري
2-2-1 سير تحول مديريت دانش
بيان دقيق تاريخچه پيدايش و نضج مديريت دانش امكان¬پذير نيست. مي¬توان چنين استدلال كرد كه مديريت دانش با اولين نقاشي¬ها در غارها و يا با استفاده از اولين ارتباطات كلامي آغاز شده است (فراپائولو ، 1388). بنابراين اگر¬چه مديريت دانش مفهومي نسبتاً قديمي است اما در مفهوم نوين خود از اواخر دهه 1970 مطرح گرديد. با نزديك شدن به اواسط دهه 1980 و آشكار شدن جايگاه دانش و تأثير آن بر حفظ قدرت رقابت در بازارهاي اقتصادي اهميت آن مضاعف شد. در اين دهه، نظام¬هاي مبتني بر هوش مصنوعي و نظام¬هاي هوشمند براي مديريت دانش به كار گرفته شد و مفاهيمي چون فراهم آوري دانش، مهندسي دانش، نظام¬هاي دانش مدار و مانند آن رواج يافت (دراكر2، 1993). در اواخر دهه 80 مي¬توان سير صعودي انتشار مقالات مربوط به مديريت دانش را در مجلات حوزه¬هاي مديريت، تجارت و علوم كتابداري و اطلاع¬رساني مشاهده كرد. در همين دوران اولين كتاب¬هاي مربوط به اين حوزه منتشر شدند. در آغاز دهه¬ 1990 فعاليت گسترده شركت¬هاي امريكايي، اروپايي و ژاپني در حوزه مديريت دانش به نحو چشم¬گيري افزايش يافت. ظهور وب جهاني در اواسط دهه 1990 تحرك تازه¬اي به حوزه مديريت دانش بخشيد. شبكه بين المللي مديريت دانش در اروپا، مجمع مديريت دانش ايالات متحده¬ فعاليت¬هاي خود را در اينترنت گسترش دادند. در سال 1995، اتحاديه اروپا طي برنامه¬اي به نام اسپريت3 بودجه قابل ملاحظه¬اي را براي اجراي طرح¬هاي مديريت دانش اختصاص داد. به تدريج شركت¬هاي بزرگي مانند ارنست و يانگ4، بوزآلن و هميلتون5 و ده¬ها شركت ديگر به شكل تجاري وارد عرصه مديريت دانش شدند. اكنون مديريت دانش در سال¬هاي آغازين قرن 21 براي بسياري از كشورهاي پيشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستيابي به قدرت و توسعه است. شركت¬هاي بزرگ اروپايي از سال 2000 به بعد حدود 55% درآمد خود را به مديريت دانش اختصاص داده¬اند (داوري و شانه¬ساز، 1380). گاه¬شمار مديريت دانش را مي¬توان به طور خلاصه به صورت جدول 2-1 نشان داد.جدول2-1 گاه شمار مديريت دانش
دهه روند پيشرفت مفهوم مديريت دانش
دهه 1970 مديريت دانش مطرح شد.
دهه 1980 بر اهميت مديريت دانش افزوده شد و انتشارات مربوط به مديريت دانش سير صعودي يافت.
اوايل دهه 1990 فعاليت شركت¬هاي امريكايي، اروپايي و ژاپني در حوزه مديريت دانش شدت يافت.
اواسط دهه 1990 شبكه¬هاي بين¬المللي مديريت دانش پديد آمد.
اواخر دهه 1990 مديريت دانش در زمره فعاليت¬هاي تجاري شركت¬ ¬هاي بزرگ درآمد.
هزاره سوم شركت¬¬¬هاي بزرگ اروپايي حدود 55 درصد درآمد خود را به مديريت دانش اختصاص دادند.2-2-2 مفاهيم پايه در مديريت دانش
تعمق در مديريت دانش، بدون ارائه تعريف دانش و مفاهيم مرتبط به آن، امكان¬پذير نيست. بنابراين، هر چند به اختصار، سعي شده است تعريف ساده و در عين حال دقيقي از مفاهيم مورد نظر ارائه گردد.2-2-3 مفهوم داده
فرهنگ اصطلاحات مديريت دانش (2003) داده¬ها را مجموعه واقعيات مجزا و عيني درباره حوادث، رويدادها يا واقعيات و اشكال فاقد زمينه و تفسير، تعريف كرده است (عدلي، 1384). در واقع داده¬ها اولين سطح مديريت دانش را تشكيل مي¬دهند و عبارت¬اند از ارقام، اعداد، نمودارها و نظاير اين¬ها كه به خودي خود توليد معني نمي¬كنند.2-2-4 مفهوم اطلاعات
دومين سطح مديريت دانش را اطلاعات تشكيل مي¬دهد. اين سطح، داده¬هاي كمي خلاصه شده را در بر مي¬گيرد كه گروه¬بندي، ذخيره، پالايش و سازماندهي شده¬اند تا بتوانند معني¬دار شوند. اطلاعات داده¬هايي است كه با هم ارتباط داشته و هدف معيني را دنبال مي¬كند. بنابراين اطلاعات به زبان ساده، درك روابط بين قطعات داده¬ها يا بين قطعات داده¬ها با اطلاعات ديگر است (ابطحي و صلواتي، 1385).